روز سوم محرم به نام چه کسی است؟/ ورود سپاه عمر سعد به کربلا
تاریخ انتشار: ۲ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۰۶۳۱۲۴
روز سوم ماه محرمالحرام به یاد بزرگ کوچک بانویی، نامگذاری کردهاند که خیل وسیعی از عاشقانش را رهسپار مرقد شریفش میکند، کودکی که سرنوشت غمبارش در کنار حماسه کربلا، دل خون شیعیان میکند، رقیه بابا، فقط سه چهار سال از عمر کوتاه خویش را در ناز و نوازش پدر گذارنده بود و یکباره در روز عاشورا این دختر آل طه، طعم یتیمی را میچشد، خداحافظی سوزناک با پدر، سیلی خوردن از دشمنان، آتش گرفتن خیمهها، فرو رفتن تیغها در پا، فرار از سم اسبان، همه و همه چقدر برای یک دختر بچه قابل تحمل است؟!
در روز سوم ماه محرم نامهای از سوی عبیدالله بن زیاد برای امام حسین علیه السلام فرستاده شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حضرت اباعبدالله علیه السلام در سومین روز ماه محرم اشارهای به نحوه شهادت خود و شباهت آن با ماجرای شهادت حضرت یحیی علیه السلام داشتند. البته در برخی از منابع نوشته شده که امام زینالعابدین علیه السلام فرمودند: «در هیچ منزلی فرود نیامدیم مگر اینکه پدرم شهادت حضرت یحیی علیه السلام را یادآور شدند.»
نامه ابن زیاد به امام حسین علیه السلامدر این روز همچنین عبیدالله بن زیاد نامهای را برای حضرت سیدالشهدا علیه السلام فرستاد. او در این نامه نوشته بود: «ای حسین! خبر ورود تو و همراهانت به سرزمین کربلا را دریافت کردم. امیرالمؤمنین یزید به من دستور داده است که سر بر بالین آرامش نگذارم و لقمهای از غذا سیر نخورم، مگر اینکه تو را بکشم یا به فرمان و بیعت من و یزید درآیی.»
پیک ابنزیاد پس از ارائه نامه به امام حسین علیه السلام، جواب آن را خواست. امام فرمودند: «پاسخ ندارد؛ پاسخ او عذاب است.» پیک برگشت و جواب امام را به ابنزیاد رساند.
فرستادن عمر سعد به کربلاعبیدالله بن زیاد، حکم حکومت عمر سعد بر ری و گرگان تا حدود همران امروزی را برای عمر سعد نوشت. در این روز عمر سعد آماده رفتن به ری میشد که ابنزیاد او را به حضور خواست و گفت: «باید قبل از رفتن به ری، به جنگ با حسین علیه السلام بروی.»
عمر سعد خوش نداشت به این جنگ برود، به همین دلیل تعلل کرد و جواب را بعد موکول کرد. اما ابن زیاد گفت: «فرمان حکومت ری را برگردان که آن در گرو جنگ تو با حسین علیه السلام است.» عمر سعد تسلیم شد و سفر به کربلا را قبول کرد. در تاریخ نوشته شده که او با همان لشکر چهار هزار نفری که با خودش به ری میرفت، به کربلا رفت. چون تصور میکرد کار به جنگ نمیکشد. در غیر این صورت، نیروهای بیشتری با خودش به کربلا میبرد.
تعداد همراهان عمر سعد با هزار نفر نیروهای حر بن یزید بالغ بر پنج هزار نفر شد. در این سفر، عمر سعد که پسرش حفص را هم به همراه خود داشت، با پیش قراولی خالد بن عرفطه و پرچمداری حبیب بن جماز (حمار) در حدود ظهر روزسوم ماه محرم سال 61 هجری وارد کربلا شد.
پیک عمر سعدعمر سعد به محض ورود به کربلا نمایندهای را فرستاد تا از امام حسین علیه السلام درباره علت ورود ایشان به این سرزمین سؤال کند. عمر سعد که خودش قبلا به امام نامهای نوشته بود، از دیدار با آن حضرت ترس داشت.
در این میان کثیر بن عبدالله شعبی که سوارکاری اهل جنگ بود گفت: «من میروم و اگر بتوانم حسین علیه السلام را خواهم کشت.» عمر به او گفت: «نمیخواهم او را بکشی. امام از او سؤال کن که چرا به کربلا آمده است.» کثیر در حالی که شمشیرش را به همراه داشت به سمت اردوگاه امام حسین علیه السلام نزدیک شد. ابوثمامه صائدی با دیدن او به امام حسین علیه السلام خبر داد که: «خداوند تو را همواره قرین صلاح کند. خونریزترین و جسورترین فرد روی زمین به سوی تو آمده است.»
سپس به کثیر که نزدیک شده بود گفت: «شمشیرت را زمین بگذار تا اجازه بدهم با امام حسین علیه السلام صحبت کنی.» کثیر گفت: «من مأمورم. اگر میخواهید پیام عمر سعد را میرسانم وگرنه برمیگردم.» و راضی نشد شمشیر را از خودش جدا کند. ابوثمامه جواب داد: «دسته شمشیرت را میگیرم تا با امام صحبت کنی.» او قبول نکرد. گفت: «پیامت را به من بگو تا به امام برسانم. امام بدان که اجاز نمیدهم به امام نزدیک شوی.» کثیر در حالی که دست خالی و پرخاشگر بود به سمت لشکر عمر سعد برگشت.
این بار عمر سعد، قره بن قیس حنظلی را به سوی امام حسین علیه السلام فرستاد. امام از یاران خود سؤال کردند که چه کسی او را میشناسد. جناب حبیب بن مظاهر جواب داد: «او از قبیله تمیم و طایفه حنظله است. او را میشناسم. مردی خوشنیت و درستاندیش است و تصور نمیکردم در لشکر عمر سعد باشد.»
قره جلوآمد و به امام حسین علیه السلام سلام کرد و پیام عمر سعد را گفت. امام فرمودند: «مردم دیارتان نامه نوشتند و من را دعوت کردند. اگر خوش ندارید، برمیگردم.»
قره که میخواست برگردد، جناب حبیب بن مظاهر به او گفت: «وای بر تو، به سمت ستمگران برمیگردی؟ اینجا باش و مردی را یاری کن که خداوند همه عزت و اعتبار ما را به شکرانه و به پاس وجود او به ما بخشیده است.»
قره جواب داد: «میروم، پیام را میگذار. اما برمیگردم و تصمیم میگیرم.» سپس به سمت عمر سعد برگشت و جواب امام حسین علیه السلام را به او رساند. عمر سعد با شنیدن سخن امام گفت: «امیدوارم خداوند من را از جنگ با او نگاه دارد.» بعد از آن نامهای برای عبیدالله بن زیاد نوشت: «من همین که به کربلا رسیدم، پیکی را فرستادم تا با حسین علیه السلام مذاکره کرده و از او بپرسد که برای چه به کربلا آمده است. پاسخ او این بود که مردم کوفه نامه نوشته و از من درخواست آمده کردهاند و من به آنها پاسخ دادهام. حال اگر تغییر نظر دادهاند و موافق نظر قبلی خود نیستند، برمیگردم.»
منابع:
نفس المهموم اعیان الشیعه الامام حسین علیه السلام و صحابه مقتل الحسین علیه السلام؛ خوارزمی انساب الاشراف آینه در کربلاست؛ محمدرضا سنگریمنبع: پارسینه
کلیدواژه: روز سوم محرم عاشورا وقایع محرم پارسی خبر سبک زندگی امام حسین علیه السلام عبیدالله بن زیاد برمی گردم ابن زیاد عمر سعد نامه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۶۳۱۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وعده صادق و جنگ احزاب چه شباهت عجیبی؟!
به وضوح میتوان دید که عملیات «وعده صادق» رنگ و بوی جنگ احزاب را دارد و گویی از ضربه علی علیهالسلام در آن روز، سمت و سو گرفته است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، حسین شریعتمداری در یادداشتی نوشت: 1- جنگ خندق در جریان است. همه دشمنان اسلام از هر حزب و گروه و عقیده با یکدیگر متحد شده و به مقابله با اسلام آمدهاند. اسلام را دشمن مشترک خود میدانند و به این نتیجه رسیدهاند که اختلافات را برای مدتی کنار بگذارند و همگان به مقابله با این دشمن مشترک برخیزند و پس از آن، هرکدام به راهی بروند که پیش از آن میرفتند. از این روی جنگ خندق را «جنگ احزاب» نامیدهاند. قبائل و احزاب با همراهی یهود، سپاهی نزدیک به ده هزار مرد جنگی و مجهز به آخرین تجهیزات تدارک دیده و به محاصره مدینه آمدهاند. در این سوی اما، سپاه اسلام که تعدادشان به سههزار نفر هم نمیرسد و از تجهیزات اندکی برخوردارند، در پس خندق که به ابتکار سلمان فارسی حفر شده است، به مقابله ایستادهاند. از سپاه کفر 5 پهلوان نامدار و جنگجوی بینظیر که عمروبن عبدود سرآمد آنان است به میدان آمدهاند. عمرو، هماورد میطلبد و کسی جرأت مقابله با او را ندارد. از سپاه اسلام، علی علیهالسلام به میدان میرود. رسول خدا(ص) در توصیف این پیکار میفرمایند: «بَرَزَ الاْیمَانَ کُلُّهُ اِلى الشِرْکِ کُلِّهِ...تمام ایمان در برابر تمام شرک قرار گرفته است». امیرالمؤمنین در میان حیرت و ناباوری همگان، با ضربه شمشیر، عمروبن عبدود را از پای در میآورد. چهار پهلوان دیگر فرار را برقرار ترجیح داده و میگریزند. سپاه شرک انسجام و استحکام خود را از دست میدهد. سپاهیان اسلام غریو شادی سر میدهند. و پیامبر اعظم(ص) میفرمایند: «ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین... [ارزش] ضربت علی در روز خندق از عبادت تمام جنّ و انس برتر است».
2- از سپاه اسلام علی(ع) در میانه میدان است و از آن سوی، عمروبن عبدود. چرا پیامبر خدا از این صحنه با عنوان درگیری «همه اسلام» با «همه کفر» یاد میفرمایند؟! و ضربت علی را از عبادت همه جهانیان برتر معرفی میکنند؟! این علت را اگرچه بسیاری از مورخان و شاهدان آن روز بر زبان و قلم آوردهاند ولی شنیدن آن از زبان رسول خدا(ص) شیرینتر و دلنشینتر است. حضرت ایشان خطاب به علی میفرمایند: «اى على! مژده باد تو را که اگر عمل تو را به تنهایى در این روز با عمل تمامى امت محمد بسنجند عمل تو بر آنها برتری دارد؛ زیرا خانهاى از خانههاى مشرکان نیست مگر آن که با کشته شدن عمروبن عبدود خوارى و زبونى در آن وارد شده است و خانهاى از مسلمانان نیست جز آن که با قتل او عزت و شوکت یافته است» و این کلام نیز از حضرت پیامبر(ص) در همین خصوص است: «ذهب ریحهم و لا یغزوننا بعد الیوم و نحن نغزوهم انشاءالله... از امروز به بعد شوکت و عظمت اینان [کفار و مشرکان]فرو ریخت و از این پس دیگر به جنگ ما نخواهند آمد و ماییم که در آینده -اگر خدا بخواهد- به جنگ آنان خواهیم رفت».
3- حالا به عملیات اخیر سپاه اسلام «وعده صادق» که نیمهشب 25 فروردینماه 1403 (13آوریل 2024) علیه رژیم صهیونیستی صورت پذیرفت باز میگردیم.
الف: در یکسوی این آوردگاه، سپاه اسلام قرار دارد و در سوی دیگر همه دشمنان ریز و درشت جمهوری اسلامی به صف ایستادهاند. رژیم صهیونیستی، آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و 23 کشور دیگر که از شمال و جنوب و مشرق و مغرب برای مقابله با عملیات از پیش اعلام شده ایران به حالت آمادهباش درآمده و تمامی توان خود را به صحنه آوردهاند (نظیر آنچه در جنگ احزاب اتفاق افتاده بود).
ب: توان و تجهیزاتی که مجموعه دشمنان در اختیار دارند بارها بیشتر و گستردهتر از این سوی آوردگاه است. هیمنه و قدرت دشمن به اندازهای مخوف، گسترده، فراگیر و چشمپُرکن است که هیچ قدرت دیگری جرأت مقابله با آنها را ندارد. رژیم صهیونیستی خود را چهارمین ارتش قدرتمند دنیا و شکستناپذیر میداند! آمریکا ابرقدرت بلامنازع جهان تلقی میشود. انگلیس و سایر کشورهای اروپایی با برخورداری از پیشرفتهترین تسلیحات در پیمان «ناتو» گرد آمدهاند، بسیاری از کشورهای عربی و غیرعرب منطقه، تمام قد به خدمت رژیم صهیونیستی درآمده و در عرصه حضور دارند و... (مقایسه کنید با هیمنه و تجهیزات و لشکر پُرشمار مشرکان در جنگ احزاب).
ج: عملیات «وعده صادق» در اوج اقتدار صورت میپذیرد و موشکها و پهپادهای سپاه در میان ناباوری و حیرت دشمنانی که با همه توان به صف ایستاده بودند از سامانههای دفاعی چند لایه رژیم صهیونیستی و پدافند 23 کشوری که پیشاپیش آماده شده بودند عبور میکند و دو هدف از قبل تعیینشده را با دقتی مثالزدنی منهدم میکند. دشمنان ریز و درشت تقریباً بدون استثناء و با حیرتی آمیخته به یاس و ناامیدی، پوشالی بودن ادعای شکستناپذیری خود را به چشم میبینند و آشکارا اعتراف میکنند که قدرت بازدارندگی خود در مقابل توان نظامی توأم با هوشمندی ایران اسلامی را از دست دادهاند... (شبیه شکست هیمنه و شوکت سپاه شرک در جنگ احزاب که با کشته شدن عمروبن عبدود، فرو پاشید) و در همان حال غریو شادی ملتهای مسلمان و همه مظلومان و حقطلبان جهان به آسمان بلند میشود و... (یادآور غریو شادی مسلمانان بعد از ضربت کارساز امیرالمؤمنین علیهالسلام که از عبادت ثقلین برتر بود).
د: این روزها علاوهبر اعتراضات انبوه و سراسری مردم دنیا علیه جنایات وحشیانه صهیونیستها در غزه، چند هفتهای است که اساتید و دانشجویان دانشگاههای آمریکا، اروپا، اقیانوسیه، آسیا و آفریقا، نیز در اعتراض به نسلکشی و جنایات رژیم صهیونیستی و کشورهای حامی آن به صحنه آمدهاند و خواستهها و شعارها از محکومیت اسرائیل عبور کرده و به محو این رژیم وحشی تغییر مسیر داده و اخبار مربوط به خیزش اساتید و دانشجویان علیه رژیم صهیونیستی به خبر اول رسانههای دنیا تبدیل شده است. ضرب و شتم دانشجویان و اساتید و بازداشت و اخراج آنها نه فقط دامنه این اعتراضات را کاهش نداده بلکه بر گستره آن نیز افزوده است. همین چند ساعت قبل خبر رسید که در محوطه مقابل کاخ سفید تصویر رهبر انقلاب و پرچم فلسطین نصب شده و دانشجویان دانشگاه میشیگان در جشن فارغالتحصیلی خود با پرچمهای فلسطین حضور یافتهاند و...
4- اگرچه گفتهاند؛
همتای علی نخواهد آمد هرگز
صد بار اگر کعبه ترک بردارد
و این سخن حکیمانهای نیز هست، اما، به وضوح میتوان دید که عملیات «وعده صادق» رنگ و بوی جنگ احزاب را دارد و گویی از ضربه علی علیهالسلام در آن روز، سمت و سو گرفته است. چرا که ضربه عملیات وعده صادق فقط
بر سر رژیم صهیونیستی فرود نیامده است. رژیم صهیونیستی در این عملیات جای عمروبن عبدود نشسته بود! عملیات وعده صادق ضربهای سرنوشتساز بر آمریکا، اروپا، ناتو و تمام کشورهای عرب و غیرعرب حامی اسرائیل است... دقیقاً الگو گرفته از جنگ خندق و تار و مار شدن احزاب.
5- و بالاخره، این نکته نیز از قول «محمد حسنین هیکل» نویسنده و روزنامهنگار بلندآوازه مصر خواندنی است. او درباره اولین دیدارش با امام خمینی(ره) که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در تهران صورت گرفته بود مینویسد؛ «یکی از صحابه رسول خدا(ص) را دیدم که گویی از تونل 1400 ساله زمان عبور کرده و به عصر حاضر آمده است، تا سپاهیان علی را که بعد از شهادت او پراکنده شده بودند، گرد هم آورد و اسلام فراموششده را بار دیگر بر کرسی حکومت عدل علی بنشاند. من در چهره او این توانمندی را به وضوح میبینم».
منبع:کیهان
انتهای پیام/