Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-05-08@11:14:12 GMT

از معنای روضه تا روضه معنا

تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۵۷۰۵۸

از معنای روضه تا روضه معنا

کلا دو بار یادم می‌آید که دلخراش بودن یک حادثه حالم را بد کرده باشد، یکی دیدن عکس‌های عملیات مهندسی منافقین و خواندن اعترافاتش به‌طور هم‌زمان و دیگری دیدن عکس‌های بقایای قربانیان هواپیمای اوکراینی. دلیل هر دو هم، بی‌گناهی عمیق قربانی‌هایش بود. شاید چون زندگی فی‌النفسه ارزشی ندارد به نظرم و چیزی که ارزش دارد، مفاهیم است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در عملیات مهندسی، مفهوم انسانیت، در هواپیمای اوکراینی، مفهوم آرزوها، آرزوهایی بکر و جوان قدرتمند در دل جوان‌هایی که پر از آینده بودند و پروازشان به‌سوی آینده بود. آنچه سوخت، آنچه مثل زغال سیاه شد، آنچه پراکنده شد، آنچه محو و نابود شد، تنها جسد نبود، آرزوهایی پرشور بود و عشق‌هایی جوان.
این قربانیان جسم‌هایی بودند که مفاهیمی به خود پذیرفته بودند اما تو، تو تماما مفهومی. یک روحی که از فرط شفافیت انگار جسمی نداری. تو بزرگ‌ترین و بهترینی. تو پاک‌ترین و نورانی‌ترینی. تو ارزشمندترین هست عالمی. نه چون انسانی هستی در جسمی، که یک‌جایی ۱۴۰۰ سال پیش در یک جنایت فجیع کشته شدی. چون معنایی. مجموع معنایی. نه‌تنها یک واقعیت که یک حقیقتی؛ همان‌قدر که عدالت حقیقت است؛ علی هم حقیقت است و همان‌قدر که ظلم‌ستیزی و آزادگی حقیقت، شما هم، یا حسین! حقیقتی. اصلا روضه  خشن برای همین خوب نیست. چون موضوع را جسمانی می‌کند و تقلیلت می‌دهد به یک بدن. انگار ما ناراحتیم چون تو را بد کشته‌اند و نه انگار که تو آن‌همه برای ما عزیزی که اگر یک زخم هم برمی‌داشتی ما می‌سوختیم. مسئله این نیست که با حسین علیه‌السلام «چه» کرده‌اند؛ مسئله این است که با «حسین علیه‌السلام» چه کرده‌اند. روضه بد مصیبت را در رخدادها می‌جوید و مدام اتفاقات را شدیدتر می‌کند؛ درصورتی‌که روضه‌ خوب مدام معرفت مستمع را به امام بالا می‌برد و مثلا می‌گوید «کوه به ناله آمده، سرو به سنگ سرزده، تاشده شستشو به خون، روی خدا نمای تو» همه‌ تأکید، همه‌ این اتفاقات، به خاطر «تو» بودن است و همین است که من و ما، برای شستشو به خون شدن صورت تو، چنگک می‌رود توی قلبمان. این تنها یک صحنه دلخراش نیست؛ این عزیز دل ماست، این امام زیباروی ماست که صورتش خونی شده... می‌گویند دختر سه‌ساله‌تان وقتی پارچه را از روی آن تشت کنار زد؛ بهت‌زده چند قدمی عقب عقب رفت. اگر ساده باشیم؛ می‌گوییم خوب معلوم است! دختربچه از سربریده می‌ترسد. اما رقیه نترسید؛ او باور نمی‌کرد که این سربریده؛ متعلق به پدر او باشد. امروز روز چهارم محرم است؛ اما دلمان در روضه‌های شب سوم مانده... شاید برای اینکه شب سوم روضه‌خوان نمی‌خواهد. شب سوم یک جای مراسم بنشین که خانواده‌ها می‌نشینند، بعد بازی کردن دختربچه‌ها را نگاه کن؛ نگاه کن به دست‌وپاهای کوچکشان. به صورت‌های ظریفشان. به بازی کردنشان با پدرهایشان. روضه‌ شب سوم همه‌اش همین است... روضه‌ شب سوم را دختردارها، خواهردارها، خواهرزاده‌دارها، برادرزاده‌دارها می‌فهمند؛ وقتی دختربچه می‌آید و دودستی ساق پایت را بغل می‌کند و قد ایستاده‌اش به‌زور از زانویت بالاتر می‌رود. وقتی‌که می‌خواهی صورتش را نوازش کنی و تمام اجزای صورتش توی دستت جا می‌شود.شب سوم روضه‌خوان نمی‌خواهد. کافی‌است توی مسیر هیئت از یک خیابانِ مغازه‌دار عبور کنی و چشمت به طلافروشی‌ها بیفتد. کافی‌ است یک‌بار دختربچه‌ای، از خانواده و فامیل، از تو آب خواسته باشد. کافی‌است یک‌بار موی دختربچه‌ای را شانه کرده باشی و موهایش گره‌خورده باشد. کافی‌است یک‌بار صورت گرد و بانمکشان را داخل چادرنماز گل‌گلی‌شان دیده باشی. کافی‌است اضطراب کودکانه‌  موقع حرف زدنشان را شنیده باشی. کافی‌است پدرشان دو روز مسافرت رفته باشد و دلتنگی‌شان برای پدرشان را دیده یا حتی خبرش را شنیده باشی. بله عزیز دل، شب سوم، روضه خواندن نمی‌خواهد. شب سوم همه  دختربچه‌ها روضه‌خوانند. همه‌شان روضه‌اند.
داشتم می‌گفتم. ما شلوغ می‌کنیم؛ به هم می‌ریزیم؛ سروصدا می‌کنیم؛ هیاهو می‌کنیم؛ گریه می‌کنیم؛ نه‌فقط چون شمارا خیلی بد «کشته‌اند»؛ چون «تو» آن حسین شهیدی که روز عاشورا، جهان مصالحه کردی به کهنه پیرهنی... به قول حاج‌آقای عالی، دامن تکاندی. این کار را هم اختیارا  کردی و «رضا برضاک» کردی‌. چون «تو» آن حسین عزیزی که زیر خنجر شمر، به فکر درد و غم شیعیان خویشتنی... تو اگر پناه‌برخدا، امام معصوم هم نبودی، شایسته‌ این‌همه بودی. ما برای تو گریه می‌کنیم، برای هرچه از تو صادر شد. یعنی دلیل گریه‌های ما برای شما، تنها این نیست که پیشوای معصوم مایی. بلکه دلیل آن است که شما، شمایید و چون شمایی بی‌شک امام است و معصوم. 
وقتی یک معنا متجسد شود؛ تحمل یک زخم به آن جسد هم سخت است. حکایتی از روزگار نوزادی‌ات می‌گوید وقتی برای بهره‌مند شدن ملائک تو را به آسمان بردند؛ فرشتگان پیراهن زمینی را نتوانستند بر تنت تحمل کنند... بله. یا اباعبدالله! تو تماما معنایی. و تمام خوبی معنایی. یک معنای بدون مترادف.

منبع: رسالت

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: محرم عزاداری شب سوم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۵۷۰۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دختربچه ۱۰ ساله همبازی‌اش را سلاخی کرد | کشف فیلم‌های خشن و جنایی در موبایل دختربچه قاتل

به گزارش همشهری آنلاین، عقربه‌ها ساعت ۱۷ بعد از ظهر پنجشنبه یازدهم بهمن ماه ۴۰۲ را نشان می‌داد که مرد جوان اهل کشور افغانستان هراسان با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و به اپراتور گفت: ساعتی قبل دختر ۱۰ ساله‌ام به بهانه بازی از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. نگرانم بلایی سر او آمده باشد. لطفاً کمک کنید.

بدین ترتیب تجسس‌ واحدهای گشت ماموران کلانتری خیلی زود آغاز شد اما جست‌وجو در خیابان‌های شرق تهران بی‌نتیجه بود. تقریباً ۳ ساعت بعد زنگ خانه دختر گمشده به صدا درآمد. چند کودک که در تپه‌های اطراف محله مسعودیه سرگرم بازی بودند با جسد خونین او مواجه شده بودند.

طولی نکشید که خبر این جنایت هولناک به سرعت در بی‌سیم‌های کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ پیچید و خیلی زود تیمی از متخصصان بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه در تپه‌های مسعودیه شدند.

خودسوزی داماد بعد از جنایت هولناک | اداهای پدر باعث قتل دختر شد

ماشین‌های کلانتری، پلیس آگاهی، آمبولانس پزشکی قانونی و خودروی بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی در محل حاضر شده بودند. جمعیت زیادی نیز در اطراف حلقه زردرنگ امنیتی جمع شده و با نگرانی به دنبال اخبار تازه‌ای از این جنایت هولناک بودند.

بررسی‌های اولیه نشان می‌داد دختربچه براثر ضربات متعدد و بی‌رحمانه چاقو به قتل رسیده است. این در حالی بود که محل کشف جسد با خانه مقتول فاصله زیادی نداشت. با توجه به این سرنخ، کارآگاهان جنایی پی بردند که پای قاتلی آشنا در میان است.

پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، اقدامات اطلاعاتی و تحقیقات محلی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی آغاز و در نخستین گام مشخص شد مقتول چند ساعت قبل از اینکه جسدش کشف شود، با دختر ۱۰ ساله همسایه‌ روبه‌رو خانه‌شان مشغول بازی بوده و محله را با همدیگر ترک کرده‌اند.

تحقیقات بیشتر نشان می‌داد این دو دختر ۱۰ ساله 3 سالی می‌شود همسایه هستند و به خاطر یک گوشی نیز با یکدیگر اختلافاتی داشته‌اند.

بنابر حساسیت موضوع، دختر ۱۰ ساله که از نظر روحی و روانی شرایط مناسبی ندارد، هدف تحقیق قرار گرفت و در همان اظهارات اولیه خود مدعی شد مقتول را با نقشه قبلی به بهانه بازی به اطراف تپه‌های مسعودیه کشانده و او را با ضربات چاقو به قتل رسانده است.

در بررسی از تلفن همراه دختربچه نیز فیلم‌های جنایی و خشونت‌آمیز پیدا شد که نشان می‌داد او مدام این فیلم‌ها را تماشا می‌کرده و به همین دلیل به شدت روحیات خشنی داشته است.

با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، دختربچه ۱۰ ساله برای سیر مراحل قانونی پرونده به دادسرای ناحیه ۲۹ تهران ( ویژه اطفال و نوجوانان ) اعزام شد و تحقیقات جهت کشف ابعاد پنهان پرونده همچنان ادامه دارد.

کد خبر 850288 منبع: تسنیم برچسب‌ها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • دختربچه ۱۰ ساله همبازی‌اش را سلاخی کرد
  • دختربچه ۱۰ ساله همبازی‌اش را سلاخی کرد | کشف فیلم‌های خشن و جنایی در موبایل دختربچه قاتل
  • جست‌وجو برای یافتن دختربچه غرق شده در گاماسیاب ادامه دارد | این شهر غواص ندارد؟
  • معلمی که امید و عشق را در دل دانش آموزان معنا کرد
  • بلعیده شدن دختربچه ۶ ساله در کانال آب تیران
  • فوت یک دختربچه درپی غرق شدگی در کانال آب تیران
  • معنای رفتار مختلف گرگ‌ها در گله + فیلم
  • نصراللهی با اعتقاد به «ما می‌توانیم» روحیه جهادی را معنا می‌کرد
  • هستی گهواره من/ اضطراب مرگ معنا بخش زندگی / گریز از مرگ با مد و دفن شدن در نقش اجتماعی
  • هرقانونی در فضای مجازی به معنای محدود کردن فضای مجازی نیست!